نام:

اينجانب خسرو صحّاف فارغ التحصيل معماري بسال 1373 از دانشگاه علم و صنعت ايران بوده و در حال حاضر دانشجوي دوره دكتري معماري در واحد علوم و تحقيقات تهران و مدرس دانشكده معماري دانشگاه آزاد اسلامي مشهد مي باشم.وب لاگ خانه ايراني فعاليت خود در زمينه مباحث معماري از سال 1383 آغاز نموده است.

جمعه، خرداد ۲۰، ۱۳۸۴

تریبون میدان شهدا

میدان شهدا - محوربالا خیابان

(عکس از آرشیو وب لاگ است)

اینجا میدان فرهنگ هاست . فرهنگ هایی از جنس آدمها . آدمهایی که می آیند می ایستند یا می گذرند و می روند . آدمهایی که اهل همین شهرند . آدمهایی از جنس کار و خستگی. آدمهایی از جنس انتظار . آدمهایی از جنس سکوت .سکوتی از جنس درد .
اینجا میدان برخوردهاست . اینجا همه را می بینی . هر روز و هر لحظه . چهره ها همه آشنایانی غریبند . می شناسی همه را و هیچکس را . اینجا اما همه آشنایند . نگاه کن . خط سپیدی را که همه بر آن می ایستند . به یکسو رو می کنند . دست بر سینه می گذارند . خم می شوند و آنگاه می روند . اینجا همه سلام می کنند .
اینجا تلخ است وقتی به چهره های خسته و منتظر کارگران نگاه می کنی . تلخ است وقتی رنج فقر را در چهره ها به تماشا می نشینی . تلخ است وقتی گذشته ها را می خرند و خراب می کنند . اینجا تلخ است وقتی ویرانی خاطره ها را می بینی . وقتی چهره پیرمردی را می بینی که با بهت در سکوت ویرانی گذشته ها تماشا می کند . تلخ است وقتی سرگشتگی آدمها را می بینی . تلخ است وقتی بی تفاوت از کنار این همه می گذری . و اینجا شیرین است وقتی به افق می نگری . به کاغذ هایی که نمایی از آینده را ترسیم می کنند . چهره هایی که برای شهر تو شهر من شهر ما نگرانند . شیرین است وقتی هنوز نمادی از شهر پابرجاست . شیرین است وقتی به روبرو نگاه می کنی و گلدسته ها را در دوردستها می بینی .
شیرین است وقتی می دانی قرار است همه سامان یابند . وقتی می دانی اینجا همیشه میدان برخوردها خواهد بود .
نگاه کن . حالا آن خط سفید است که سلا م می کند . به تو به من به ما و به فردا ... .

(سوده پورصادقی)

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی