نام:

اينجانب خسرو صحّاف فارغ التحصيل معماري بسال 1373 از دانشگاه علم و صنعت ايران بوده و در حال حاضر دانشجوي دوره دكتري معماري در واحد علوم و تحقيقات تهران و مدرس دانشكده معماري دانشگاه آزاد اسلامي مشهد مي باشم.وب لاگ خانه ايراني فعاليت خود در زمينه مباحث معماري از سال 1383 آغاز نموده است.

جمعه، آذر ۱۸، ۱۳۸۴

آموزش معماری

هدف و ماهیت معماری – نوشتار 1

اولين و شايد اساسي ترين سوالي که براي هر شخصي که با معماري سرو کار دارد پيش مي آيد اين است که : معماري چيست و ماهيت آن کدام است؟
يافتن پاسخي صحيح براي اين سوال براي هر دانشجوي معماري کمکي بزرگ به طي کردن مسير پيشرفت و تعالي دراين رشته مي باشد . برخي از بزرگان اين رشته معتقدند که معماري تنها ايجاد فضاست چنانکه فيليپ جانسون مي گويد: « بعضي در جستجوي مفهوم معماري اند. چه مفهومي ؟ معماري تنها ايجاد انواع جديد فضاهاست.»
پيتر آيزنمن مي گويد: «کاري که معماران براي مردم انجام مي دهند چيزي است جز فکرکردن به عملکرد صرف که ما مي دانيم بايد انجام دهيم. چيزي بيش از حل مساله سرپناه و ساخت يک مکان .همه ما اين کارها را انجام مي دهيم ولي کار ديگري هم مي کنيم و آنچه که کاري را به يک اثر بزرگ و تاريخي تبديل مي کند همان چيز ديگر است. و اين مشکل ترين مساله دنياست. چون اگر از معماران بپرسيد چه چيزي کار را به يک اثر معماري تبديل مي کند خيلي ها نمي توانند به آن پاسخ دهند. »
شايد از اين روست که سرانجام کار به آنجا مي انجامد که پيترآيزنمن بر خود مي بالد که توانسته است خانه اي طراحي کند که آنچنان ضدعملکرد است که صاحب آن که يک رياضيدان است نمي تواند در آن زندگي کند. ( خانه شماره 2) چرا که در وسط اتاق خواب آن ستوني قرار دارد که مانع آن مي شود که در آنجا تختخواب گذاشت ؟
لوکوربوزيه : معماري بازي استادانه با حجمها در زير نور است .
ماريو بوتا : معماري چيزي جز ساختن زمين نيست.
پيتر کوک: ARCHITUCTURE IS FUN!!
گوته : معماري موسيقي تجسد يافته است.
آدولف لوس : معماري چيزي نيست جز يادمانها و مقبره ها و از طريق آنهاست که ما تاريخ و فرهنگمان را به ياد مي آوريم.
در اين ميان شايد آشنايي با نظرات معماران باتجربه داخلي و يا معماراني با فرهنگي نزديک به فرهنگ ما ، کارگشاتر و کارآمدتر باشد :
بالکريشنا دشي ( معمار هندي معاصر) : معماري پديده اي منفرد نيست . هنر نقشي مهم در طبيعت دارد . انديشه ناب بيان شدني نيست اما سکونتگاههاي انسان بيانگر سکونت او در جهان هستند ، پس منشا اثر معماري تنها انديشه ناب نيست و راز معماري کردن نيز تنها کالبد بخشيدن به باورها نيست. برپاکردن ديوار و ساختن طاق براي تعريف مکان براي کار و سکونت و عبادت ، و ديگر امور زندگي ، نيازمند شناخت اصولي است که از راه آنها انديشه ناب کالبد مي يابد و بدين سان بيان مي شود.
نادر اردلان : هميشه تلاش و مبارزه اي براي رسيدن از تاريکي و سنگيني به سبکي و نور وجود داشته است و معماري شايد نوعي پاسخ به اين تلاش باشد يعني از ماده اي بي جان چيزي را بسازيم که از آن نداي آسماني برآيد.
سيد هادي ميرميران : معماري فقط فضاست . حجم هم فضاست . حجم را اگر از بيرون نگاه کنيم يک نوع فضا مي شود . ما معماري را با حجم مي بينيم و با فضا درک مي کنيم .
محمدرضا قانعي : هنرمعماري چيزي است فراتر از عملکرد ، سازه و حتي مصالح ساختماني پديد آورنده فرم و فضا . « معماري » در واقع ، تغيير شکل فضا به شکا هنرمندانه است. وقتي مي گوييم هنرمندانه سه مفهوم « ابداع » « سنخيت » و « کمال » را در نظر داريم.

ماخذ:
- مجله معمار شماره19
- مجله معماري و شهرسازي شماره 55-54
- کتاب معماري ديکانستراکشن و معماري ديکانستراکتيويست
تینا فرهبد

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]

<< صفحهٔ اصلی